سرویس سیاست مشرق- از سفر هاشمی رفسنجانی به استان کرمان در زمستان سال ۱۳۷۵ تصویری جالب باقیمانده است؛ در آن عکس حسن روحانی در صف اول قرارگرفته و محو تماشای هاشمی است؛ باکمی فاصله اسحاق جهانگیری هم دیده میشود؛ اما پشت سر آن دو مردی با اورکت نظامی سبز با فاصله از مقامات استانی یا دولتی نشسته است. او در نزدیکترین نقطه به محل سخنرانی بیشترین فاصله را از آن مراسم دارد. فاصله حاج قاسم سلیمانی با همه سیاستمداران در تمامی عکسهای ثبتشده از او همینگونه است؛ حاج قاسم در نزدیکترین محل ممکن، فاصله هزاران کیلومتری از آنها دارد.
معمولاً تصویری که گروههای مختلف از حاج قاسم میبینند ناواضح است، ازاینرو بسیاری سیره عملی و دستگاه فکری و گفتاری شهید را نمیتوانند بهخوبی تحلیل و تفسیر کنند. در چنین فضای مبهم یک نفر حاج قاسم سلیمانی را چپی و دیگری او را میانهرو میبیند. برای دیدن شهید سلیمانی باید عکسهای مختلف را کنار هم قرار داده تا قامت عام الشمول ایشان نزد آزادگان جهان را تماشا کرد. حاج قاسم سلیمانی فرمانده ای در مرکز میدان است که به پشتوانه شصت سال مراقبت و مجاهدت، با شهادتش لایههای فقیر و غنی یا موافق و مخالف اجتماع را مثل یک نخ و سوزن به هم دوخته و همه را زیر یک چتر درآورد. این تصویر تنها عکس باقیمانده از او با قرائتی دقیق پس از شهادت است.
عملیات همدستان ترامپ در تهران!
در شرایطی که تروریستهای بینالمللی تا ده کیلومتری محله زینبیه رسیدهاند، مصطفی تاجزاده در گفتگو با مجله اصلاحطلب «روبرو» میگوید: ایران اکنون متهم به کشتار مردم سوریه و دنبال کردن گرایش فرقهای شده است، اعتبارمان لطمه دیده است و روزبهروز در باتلاق سوریه بیشتر فرو میرویم! این مصاحبه مورد توجه رسانههای خارجی ازجمله وبسایت تروریستی العربیه (متعلق به خاندان آل سعود) قرار میگیرد. تاجزاده در آن گفتگو مدعی میشود که سوریه هم مانند ایران برجام میخواهد و اسد نمیتواند مخالفانش را شکست دهد. همزمان با اعلام بیانیه نویسی هسته سخت اصلاحات علیه مقاومت مردمی؛ محمدرضا خاتمی نائب رئیس مجلس ششم و برادر لیدر اصلاحات هم اعلام میکند که اصلاحطلبان مخالف سیاستهای منطقه جمهوری اسلامی ایران هستند.
فائزه هاشمی هم در گفتگو با سایت انصاف نیوز میگوید: بابا مخالف رفتن حاج قاسم به سوریه بود، نتیجهٔ عملکرد آقای سلیمانی و ما بهعنوان مقاومت چه شد؟ چه گرهی از مشکلات کشور ما را باز کرد؟ چه مسیری را برای توسعه بازکرده است؟ ما کجا میتوانیم افتخار کنیم که مقاومت کردیم و حالا به این رسیدیم و توانستیم توسعه را در اقتصاد، سیاست، آزادی، سیاست خارجی و… بهپیش ببریم. حداقل عنوان نشده است. اگر هست بیایند بگویند که ما هم مطلع باشیم چه اتفاقی افتاده است. و میبینیم که چقدر بابا آیندهنگری قوی داشت آن موقع که همه را تب یکچیزی میگیرد ایشان درایتش این بود که توصیه کرد نرو و به نظر من خیلی هم درست بود!
همراهی اصلاحطلبان با تروریستهای منطقه در آن روزها نشان از آن داشت که جریانی با اغواگری سعی دارد در دستگاه محاسباتی جامعه اختلال ایجاد کند. آنها در روز روشن در صف مقابله با مقاومت مردمی و مظلوم منطقه قرارگرفتهاند؛ اگرچه در روز شهادت لباس سیاه پوشیده و بهظاهر اعلام عزاداری میکنند اما در باطن در اردوگاهی قرار دارند که برای قاتل حاج قاسم سلیمانی با عناوینی چون برجام، نرمالیزاسیون و... فرش قرمز پهن میکنند.
شهر آلوده است!
در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج قاسم و یارانش برخی با روتوش کردن عکسهای قدیمی و ساختن روایتهای جعلی از شهید به صحنه آمدهاند. اگر برخی چون اصلاح طلبان مسیر و میراث حاج قاسم را ترور می کنند؛ برخی دیگر آستین ها را بالا زده و شخصیت عرفانی و مکتبی او را با تیر تحریف نشانه رفتهاند. واقعیت آن است که در ۴ دهه گذشته؛ دشمنان انقلاب اسلامی نتوانستهاند در «میدانِ واقعی» بر جبههٔ انقلاب غلبه کنند. آنها در هر سه آوردگاه «جنگ نظامی»، «جنگ فرهنگی» و «جنگ اقتصادی» شکستخوردهاند. هرگاه دشمن در میدان واقعی شکست بخورد؛ «فتنه تحریف» چون ماری خوشخطوخال به میدان میآید.
گروه به ظاهر عدالتخواه اما آلوده به تفکرات مارکسیستی با نسبت دادن صفت های نادرست به شهید سلیمانی سعی میکند خود را تنها پرچم دار عدالت خواهی تعریف کند! این برتری دادن، تنزه طلبی و نیز تصویرسازی خیالی بیهدف و از سر اختلال لفظی نبوده و مشابه سرنوشت فرقانیها در ابتدای انقلاب است. گروهک فرقان و رهبر آن اکبر گودرزی با ساختن یک اتوپیای جعلی و چپزده سعی می کند در اقیانوس عمیق نهضت خمینی کبیر تشکیک وارد کند. بعدها اعضای این گروه تروریستی با حمایت سازمان سیا و مسلح شدن، دست به ترور یاران صدیق انقلاب میزند.
اکبر گودرزی رهبر گروهک فرقان اعتراف می کند که هزینه های مالی فرقان توسط فردی با نام ویکتور تامست (رابط نظامی و کنسولی سفارت آمریکا) تامین شده است. گودرزی در پاسخ به سوال قاضی دادگاه در به شهادت رسانده یاران انقلاب گفت: ما گمان میکردیم این افراد انقلابی نبوده و عدالت اسلامی را رعایت نمی کنند! ما می خواستیم انقلاب واقعی بیاوریم!
فروردینماه ۱۳۷۹ روزنامه اصلاحطلب صبح امروز یادداشتی اعتراضی از ابراهیم حاتمی کیا منتشر میکند؛ کارگردان انقلابی در واکنش به چاپ عکسی مینویسد: بعد از قبول قطعنامه از طرف ایران و حمله گروهک رجوی از سوی جنوب غرب ایران، من در هیبت فیلمبردار به کرمانشاه رسیدم؛ در حال گشت در شهر بودم که رفیقی را یافتم. او مضطرب بود و به ما پیشنهاد داد هرچه سریعتر لباسهایمان را تغییر دهیم چراکه «شهر آلوده» است. واژه شهر آلوده برای اولین بار به گوشم رسید. میگفت گروهک رجوی در هیبت بچههای رزمنده درآمدهاند و تشخیص آنها از نیروهای واقعی بسیار سخت است. برای عوض کردن لباس مقاومت کردم، دستم را گرفت و وارد محوطهای کرد که یادم نیست مدرسه بود یا پادگان. دیدم عدهای در گوشه وسیع حیاط دستبسته نشستهاند حیرت کردم، جوانانی مثل ما، عین ما. بعضی چفیه بر گردن، ریش بر صورت و در قد و قواره بچههای رزمنده. حاتمی کیا در مهمترین فراز از آن یادداشت نوشت: «عزیزان شهر آلوده است. چفیه حاج همت به یغما رفته است. ریشِ به خون خضاب شده حاج همت به دست صورتک سازان نیرنگ و نفاق جعلشده است». حاتمی کیا بعدها با ساختن فیلم سینمایی «بادیگارد» کنار زدن حاج حیدرها (حاج قاسم) از مرکز به حاشیه را به درستی به تصویر کشید.
زنگ خطر تحریف حاج قاسم و تکمیل عملیات ترور
1- حاج قاسم سلیمانی در برابر عدالتطلب نمایشی، یک عدالتخواه بینالمللی است. او فرمانده ای برونمرزی است که سخنانش را باید در فضای جهانی تفسیر کرد؛ آنهایی که تصویر واضح شهید سلیمانی را نمیبینند، ضعف تحلیلی و سیاسی شدید داشته و احتمالاً در سایر امور نیز همینگونه عمل میکنند! محرومیتزدایی و حقطلبی بینالمللی حاج قاسم بهمراتب اثرگذارتر از عدالتطلبی حداقلی و آلوده به مسائل سیاسی است.
۲- حمایت شخصیتهای سیاسی (جناحهای مختلف در میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان) از حاج قاسم نیز نشان از رفتار کریمانه و سخاوتمندانه او با دیگران دارد. حفظ افراد از جریانهای مختلف و مراقبت آنها از افتادن در دام دشمن بخشی از مأموریتی است که شهید سلیمانی برای خود برگزیده و آن را تا آخرین لحظه از عمر با برکتش ترک نکرد.
۳- تقلیل مقام حاج قاسم به نماد مبارزه با دشمن خارجی، بیتوجه به نقش او در پرچمداری عدالت علوی و حمایت از مستضعفان جهان عمق کجروی در منتقدان شهید را نشان میدهد.
۴- شهید سلیمانی به دلیل جایگاه نظامی خاص برایش مقدور نبود که بتواند اظهارنظرهای سیاسی را بهصورت روشن بیان کند؛ اما نقش ایشان در بزنگاههایی چون فتنه ۷۸ و ۸۸ بر هیچکس پوشیده نبوده و میتوان نظر صریح ایشان را در نوع برخورد حاج قاسم در آن دوران پرالتهاب جستجو کرد. مکتب سلیمانی به سیاست داخلی، خارجی آلوده نبوده و قابل تخصیص نیست.
۵- ماجرای پیوند زدن نمادهای مقاومت اسلامی به یک گروه و دسته سیاسی البته اتفاقی تازه نیست، پیشازاین برخی سعی کردند شهید چمران را متعلق به نهضت آزادی جا زده و او را شاگرد بازرگان بنامند! درحالیکه چمران سیراب از چشمههای جوشان مکتب امام (ره) به چنان قاطعیتی رسید که چیزی جز شهادت برای آن شهید، بیارزش و ناچیز بود. امام موسی صدر وقتی به لبنان رفت، تبدیل به بازوی علمی، فکری، فلسفی و آموزشی شهید چمران شد. یعنی آن فقاهت میان فرهنگی و مدیریتی که توسط امام موسی صدر بنا میشود، بهوسیله شهید چمران کاملاً ساختاری شد و تجسم پیدا کرد، ساختار فکری چمران اسلام اقناعی و دیالکتیکی بود.
۶- انقلاب اسلامی استمرار جبههٔ تاریخی حق است که آغازگر آن انبیاء الهی بودهاند. طبیعی است که جبههٔ گستردهای از ناخالصی در برابر آن صف بکشند و به طرق مختلف در جهت تضعیف و نابودی آن تلاش کند. روایت تحریف از حاج قاسم سلیمانی بهعنوان ثمره ناب انقلاب اسلامی نیز در تیررس «فتنه تحریف» قرار گرفته است.
هفته گذشته سایت آمریکایی اکسیوس در گزارشی نوشته است که همکاری ترامپ و رژیم صهیونیستی در شهادت حاج قاسم، نقطه تنش میان این دو بوده است؛ باراک راوید، نویسنده و گزارشگر ارشد صهیونیست این مطلب را با استناد به دو مصاحبه خود با دونالد ترامپ بیان کرده و میگوید: «اسرائیل خوب عمل نکرد» و «کاری را که از آن انتظار میرفت، انجام نداد». بنا بر این گزارش که ترامپ انتظار داشته پس از اقدام گروهک تروریستی سنتکام؛ فاز دوم عملیات با توسل به موساد پیش برود. اما اسرائیل از آن طفره رفته است.
به نظر می رسد حالا فاز دوم عملیات قاتلان شهید سلیمانی پس از ناکامی در پاک کردن میراث حاج قاسم در منطقه، - در حالت خوش بینانه - با ناآگاهی و جهل برخی مهرهها در داخل آغاز شده است. پیشازاین نشانههایی از گرا دادن مسیر فرماندهان نیروی قدس توسط برخی افراد به ظاهر موجه کشف و خنثیشده است؛ باقی مانده آن گروهک هنوز مشغول عملیات است!